لیلاى من بخند هوا خوب مى شود
اوضاع نامساعد ما خوب مى شود
گفتى نمى شود غزلى گفت مثل آب
لب باز کن بخند چرا خوب مى شود
گفتى چه خوب مى شود از عاشقى گذشت
اى نابکار عشق کجا خوب مى شود
گفتید رفتنى است ولى خواب دیده ام
لیلا به رغم حرف شما خوب مى شود
عادل سالم
|
این روزها حس مى کنم قدرى پریشانى
از اینکه محبوب منى شاید پشیمانى
گاهى بدم ، این را خودم هم خوب مى دانم
اما تو خوبى و همیشه خوب مى مانى
باید بگویم دوستت دارم ولى شاید
لازم به گفتن نیست مى دانم که مى دانى
اما نه ،باید گفت آرى دوستت دارم
خوبى ، دل انگیزى ، قشنگى ، نوربارانى!
من تا ابد مشتاق چشمان تو مى مانم
آیا تو هم مشتاق این دلخسته مى مانى
دارم به چشمانت مى اندیشم غزل بانو
انگار دارى با دو چشمت شعر مى خوانى
من هرکجاباشم برایت شعر مى گویم
حالاکه من اینسو و تو آنسوى ایرانى
عادل سالم
|
|
بازوی مردونه فراوونه
حرفای مردونه کمن دختر
مهتابو زیر ابر پنهون کن
مردا همه مثه همن دختر
حسین غیاثی
|
تو را برای خزانم بهار می دیدم
تو مرد راه نبودی چه دیر فهمیدم
دلم شکسته و تنها تو با خبر هستی
شکسته از غم عشقو هجوم تردیدم
دریغ و درد که تا این زمان ندانستم**
تمام عاطفه ام را به سنگ بخشیدم
غروب سرد جدایی هنوز یادت هست؟
مهربانی
|